www.Andishe.Online
مبحث دوم: آفرینش – ایجاد موجودات در سیاره زمین
قسمت سوم
بررسی مرحله جمادی (ادامه مطلب)س
مقدمه
همانطور که بارها در همه مقالات هر دو مبحث اول و دوم، عنوان شد، همه عناصر ساده و پیچیده خلقت، از خود ماهیت گرفته تا یک عنصر شیمیایی ساده، تحت دو نیروی اساسی خلقت، یعنی جلب منفعت و دفع ضرر، در تکاپو برای بقای خود می باشند که نیروی سوم پایه یا همان تنازع بقا را ایجاد می کند. همه المنتهای جهان هستی با استفاده و تحت تأثیر این سه نیرو، در صدد دستیابی به حالت استوار تری نسبت به وضعیت کنونی خود می باشند. این پروسه، مفهوم اساسی سیرکمال است. س
اولین قالب از هر نوع موجود، فقط برای یکبار در زمان صفر، خارج از سیستم علت و معلولِ قابل درک برای بیولوژی، ایجاد شد و روح مربوط به آن نوع اول(اولین نژاد از هر نوع) از فضای کوانتمی خود، به آن موجود اتصال یافت، اما پس از آن، همه نسل های بعدی آن نوع موجود، باید به طریق علت و معلول، به همان شکل که بیولوژی توضیح می دهد، بوجود آیند، زیرا از اولین قالب هر نوع موجود به بعد، ارواح (ابرهای خلقتی) کمال یافته همان مرحله[1] یا مرحله ماقبل ، وارد معادله شده، ایجاد نسل بعدی را برعهده می گیرند.س
به مرور به همه این مسائل، بصورت عمیق تری خواهیم پرداخت.س
حالت دوم: آخرین مرحله سیر کمال در یک بستر و در یک گونه ویژه جماد
در جهان کوانتمی ذرات زیراتمی، بعلت سیالیت بسیار زیاد، روح و جسم از یکدیگر جدائی ناپذیر هستند. این امر تا زمان بوجود آمدن اتمهای مختلف، ادامه دارد. تنها از این سطح است که روح یا ابر خلقتی، در پائین ترین سطح خود، یعنی مقطع جمادی، مفهوم پیدا میکند.س
س "بطور کلی می توان گفت: ترکیب دو یا چند اتم، از یک یا چند عنصر متفاوت، مغناطیس و یا نیرویی را بوجود می آورد که می توان آن را روح جمادی نامید. با کلامی ساده، مسئولیت عناصر شیمیایی، ایجاد ارواح جمادی می باشد. پس از هربار تجزیه، ابرهای خلقتی تشکیل دهنده آن نوع جماد از یکدیگر جدا می شوند و چیزی که باقی می ماند، همان ابرخلقتی و یا روح آن ماده است که باید به سیرکمال خود ادامه دهد. " س
باید بیاد داشت که هر سنگی به سنگهای اصیل تبدیل نخواهد شد. برای این دسته از سنگها، مرحله پوسیدگی آنها، انتهای تکاپو برای دستیابی به وضعیتی استوارتر یا همان کمال مقطعی، در آن بستر محسوب میشود. در این حالت، روح نمیتواند در این بستر بیش از این به رشد خود ادامه دهد. از این رو به تدریج بستر مادی خود را ترک میگوید و آن سنگ نیز به مرور دچار اضمحلال و پوسیدگی میشود. دلیل این امر می تواند در جهان ماده باشد، مانند برخورد ماده با آلوده کنندها و زباله ها و مواد رادیواکتیو، و یا در همان بعد کوانتمی عوامل متضاد، مانند برخی آنتی ذرات، از تنازع بقای آن موجود جلوگیری به عمل آورند . در این حال، اتفاقی که رخ میدهد از اهمیت خاصی برخوردار است. به مثال زیر توجه کنید:س
یک قطعه سنگ مرمر را در نظر میگیریم. این نوع سنگ، ترکیبی از کالسیت(کلسیوم کربنات)، دولومیت(کلسیوم -مگنزیوم کربنات) و یا آراگونیت(با همان فرمول کالسیت)میباشد. از خصوصیتهای دیگر این سنگ آنکه در طبیعت بطور خودجوش بوجود می آید و از خانواده سنگهای کربنی محسوب میشود. مرمر گرچه سنگی با ارزش و دارای خواص مهمی نیز هست، اما در زمره سنگهای تمام عیار اصیل همچون فیروزه، عقیق، یاقوت و زمرد، قرار نمی گیرد. این سنگ در اصیل ترین حالت خود، پس از آنکه مرغوبیتش تضمین شد، روح و یا مغناطیس آن، بیش از این در بند ماده نمی ماند، زیرا با قدرتی که هم اکنون بر اثر کسب تجربه هایی که در یک روند جذب و دفع، دریافت داشته است، قادر به ترک ماده برای ایجاد بستری مناسب تر ، برای رشد می باشد. در این حال، نیروی مغناطیسی و یا روحی که از اثرات مجموع ابرهای خلقتی اجزا، مانند ابر خلقتی کالسیت و دولومیت بوجود آمده، قوی تر از مجموع اجزاست . پس از تجزیه سنگ به اجزای خود، هر جزء، ابر خلقتی خود را داراست و مغناطیس کل ، بعنوان شعوری مجزا، از مجموعه جدا شده، در صدد جهت دادن به عناصر برای ایجاد فرم قوی دیگری از ماده برمی آید. این اثر یا مغناطیس کل، در واقع همان روح یا ابر خلقتی جمادیست که باید به سیر کمال ادامه دهد.س
تبادل اطلاعات در یک مجموعه متشکل از چند کوارک آپ و داون، تحت رهبری الکتروپوزیترون(ها)، باعث جذب مغناطیس مربوطه (لازم) ، از بعد کوانتمی می شود.س
ایجاد یک شبکه هوشی (روح جمادی) پیچیده تر درعمل
ابر خلقتی جدا شده از مجموعه، در واقع یک فکر است که نقشه و طرح آنچه را می تواند در سطح ماده شکل دهد، در دسترس دارد. از اینرو این روح جمادی، پایه و اساسی می شود برای شکل گیری یک قطعه جماد، در سطحی بالاتر، برای مثال فیروزه.س
از این نقطه به بعد، به تدریج، تحت هدایت مغناطیسی ابر خلقتی مورد بحث، ابرهای خلقتی مربوط به عناصر لازم، در اشکال مختلف که در یک منطقه خاص از زمین موجود می باشند، جذب یکدیگر می شوند، تا به تدریج، جمادی را شکل دهند که فیروزه نام دارد. س
: فرمول شیمیائی فیروزه چنین است
CuAl6(PO4)4(OH)8.4H2O
برای رسیدن به این فرمول، ابتدا لازم است که ابر خلقتی کل، یک واحد هوشی مس، شش واحد هوشی آلومینیم، چهار واحد هوشی فسفات، ۸ واحد هوشی هیدروکسی و بالاخره چهار واحد هوشی آب را جذب خود کند. جمع آمدن تمام این واحدهای هوشی در گروههایی از ابرهای خلقتی، صدها هزار سال زمان لازم دارد تا جسمی که در ابتدا تنها یک تکه سنگ بوده به مرور کریستالیزه شده، به شکل یک قطعه سنگ فیروزه درآید. س
حتی از زمانی که بتوان آن سنگ را فیروزه نامید، تا زمانی که به مرغوبیت کامل برسد. زمان زیادی وقت لازم است. س
تمام این روند، در هر سطح و مرحله ای، زیر نظر و با ارائه نقشه و طرح اولیه خلقت توسطه الکتروپوزیترون ها، از طریق ایجاد شبکه شعور صورت می پذیرد.س
ایجاد شبکه های هوشی از ارتباط شبکه های هوشی کوچکتر با یکدیگر
پایان قسمت سوم
.......................................................................................س
س[1] در اینجا منظور سیرکمال در یک سطح خاص ، برای مثال مرحله گیاهی است.س
شناسنامه این مقاله
تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش
برگرفته از کتاب «زیست شناسی بعد دوم». نویسنده: فرامرز تابش
و همچنین آثار استاد نورعلی الهی
....................................................................................................................................................
کد ویژه مقاله در آرشیو پلتفرم اندیشه آنلاین-دانشگاه سیرکمال:س
OstadElahi_FaramarzTabesh_ug,l jgtdrd-lfüe n,l-rslj s,l-fvvsd lvügi ülhnd
..................................................................................................................................................
در شماره چهارم می خوانید:س
B و A ایجاد شبکه شعور در ارتباط اطلاعاتی، بین دو عامل
اثرات ناشی از کمال در مقطع جمادی
.................................................................................................................................................
در یوتوب
برای مشاهده فیلم ویدئویی این مقاله کلیک کنید.س
مقاله بصورت صوتی برای نابینایان
Music: Indian Bansuri
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر