فایل صوتی برای ناشنوایان ، در انتهای این مقاله
آنچه در حال حاضر در مورد روند تکامل حیوانات در جوامع آکادمیک، مورد تائید است، بیش از هر چیز بر تغییرات ژنتیکی یک گونه از گیاه و یا حیوان استوار است که به علت سازگاری با تغییرات محیطی به وقوع می پیوندد تا آن گونه از گیاه یا حیوان بتواند در محیط دوام بیاورد. در این راستا، اساس تفکرات حاکم بر زیست شناسی داروینی مدرن تر را می توان بطور خلاصه چنین دسته بندی نمود:س
س ۱- مقایسه فسیل های یافته شده در سیکل های ابتدائی تر زمین با گیاهان و حیوانات عصر حاضر.س
س ۲- مشاهده و بررسی تشابهات ظاهری و کاراکتری رفتاری گیاهان و حیوانات.س
س ۳- تشابهات ژنتیک در گونه های شبیه به هم. س
این قسمت اخیر، بعد از شناخته شدن ژنها، حدودن در زمان بازنگری در مطالعات مندل[1] توسط دیگرمحققان، وارد علم زیست شناسی شد. ضمنن مندل اولین کسی بود که نظریه وراثت داروین را رد کرد.س
مندل با اتکا بر آزمایش های خود می دانست که خصوصیاتی که گفته می شد هنگام انتقال از بین می روند، کاملن از بین نرفته اند و می توانند در نسل های بعدی دوباره ظاهر شوند. مندل همچنین نظر داروین مبنی بر اینکه همه تغییرات به طور مستقیم یا غیرمستقیم به دلیل تأثیرات محیطی است را رد کرد، زیرا او خود مانند استادش فرانتس اونگر[2] آزمایشاتی را در مورد تأثیرات دائمی محیطی بر وراثت ژنتیک انجام داده و هیچ موردی را پیدا نکرد بود .[سند اول]س
با یک بررسی عمیق و نگرشی ساختار شکن در توضیحات و تشریحات علم زیست شناسی حاکم بر مجامع آکادمیک کنونی، در مورد تمام آنچه که در مورد تکامل انواع و گونه های گیاهی و حیوانی ارائه می شود، درمی یابیم هرگز نحوه پراکتیک و سازوکار و مکانیزم این تغییرات عنوان نمی شود. با ارائه یک نمونه از این نوع توضیحات سطحی، موضع روشن تر می شود.س
در زیست شناسی داروینی در مورد " انتخاب طبیعی" اعتقاد بر آن است که برای مثال، بسیاری از باکتریها هنگامی که در معرض آنتیبیوتیکها قرار میگیرند سریعن از بین می روند. اما برخی از آنها در اثر جهش (موتاسیون) کمی نسبت به آنتیبیوتیکها مقاوم ترند و اگر تنها به مدت کوتاهی در معرض آنتیبیوتیک قرار گیرند، زنده خواهند ماند. این حذف انتخابی باکتریهای غیر مقاوم از جمعیت، در زیست شناسی داروینیسمی، همان انتخاب طبیعی محسوب می شود.س
با این حال، نه در این ادعا و نه در هیچ متن علمی دیگری، نحوه منطقی این دگرگونی ارائه نشده است. گذشته از آن هرگز به این امر پاسخ داده نشده است که چرا برخی از این باکتری ها دچار موتاسیون می شوند و دیگران خیر. زیرا در هر حال تغییرات باید در سطح ژن ها صورت گیرد و ژنهای دو باکتری از یک نوع و در یک محیط یکسان تفاوتی با یکدیگر ندارند. افزون بر آن، مکانیزم ایجاد موتاسیون و دلیل منطقی آن نیز هرگز ارائه نشده است.س
به همین دلیل من معتقد هستم، احتمالن برای پوشاندن این نقطه ضعف، محققین به بازی با کلمات دست می زنند. برای مثال، استفاده از لغاتی مانند فنوتیپ[3] که در واقع به مفهوم تفاوتات ظاهری در نمونه های یک نوع موجود است، بدون آنکه مکانیزم ایجاد این تفاوتات، مورد بحث علمی عقل پسندی واقع شده باشد.
یک مثال ساده آنکه، در یک سطح وسیع می توان از ماهی های پرنده نام برد که با جثه ای نسبتن کوچک، مابین ۳۰ تا ۴۵ سانتی متر، قادر به پرواز بر فراز دریا(اقیانوس) به مدت حدود ۳۰ ثانیه و با سرعتی حدود ۷۰ کیلومتر در ساعت و در ارتفاعی مابین یک ونیم تا ۵ متر بالای سطح آب، مسافتی حدود ۴۰۰ متر را پرواز می کنند. اگر زیست شناسی داروینیسم را بپذیرم، سوال آن خواهد بود که آیا نوعی از ماهی بر اثر موتاسیون قادر به پرواز شده است و یا نوعی از پرنده بر اثر جهش ژنتیک به ماهی تبدیل شده است؟
گذشته از آن، حتی بر حسب تفکرات داروینیسم، دلیلی هم برای ایجاد چنین موتاسیونی وجود ندارد.س
در این ارتباط اگر بخواهیم انصاف را رعایت کنیم، نباید فراموش شود که دانشمندان تا این زمان چیزی جز تحقیقات و در پی آن تئوری های ارائه شده توسط داروین و شاگردان متاخرتر او در دست نداشته اند که با تمرکز بر آن، این تئوری های سست را رد نمایند. از اینرو این افراد عاقلانه ترین راه را در تلاش برای پوشاندن چاله های اطلاعاتی و منطقی داروینیسم یافتند. این دانشمندان احتمالن بطور خلاصه چنین اندیشیده اند که، " بهتر است آنچه موجود است را با همه نقاط ضعفش، نگه داریم زیرا علم دیگری در دست نیست.".س
امروزه با ایجاد علوم تلفیقی که بر اساس آموزشهای استاد نورعلی الهی ۱۸۹۵- ۱۹۷۴ پایه و مایه گرفته است، زیست شناسی نوینی نیز متولد شده است که همه نقاط ضعف زیست شناسی کنونی را یافته و تصحیح نموده است. این زیست شناسی که "زیست شناسی بعد دوم" نامیدیم، بخوبی به همه سئوالات بی پاسخ در این زمینه پرداخته و به آنها پاسخی منطقی، علمی و قابل قبول داده است. در حال حاضر تعدادی از دانشمندان و علاقمندان به زیست شناسی در :س
س ⇐ سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان ⇐همه مقالات و مطالب ⇐ بخش علوم تلفیقی ⇐ بخش دوم: آفرینش، ایجاد موجودات سیاره زمین، ارائه بیولوژی نوین، این مقالات را مورد مطالعه قرار می دهند.س
س
س https://www.andishe.online/newpaged55b0506
س
در انتها ، برای آنکه ادعای خود را مدلل کرده باشیم، مورد یاد شده فوق یعنی ماهی های پرنده را از دیدگاه " زیست شناسی بعد دوم" مورد بررسی قرار می دهیم. س
ایجاد یکی از انواع موتاسیون یافته آبزیان: ماهی پرنده
همانطور که در همه مقالات علوم تلفیقی و همینطور در برخی از مقالات بخشهای دیگر نیز بدان پرداخته شده است، سیرکمال همه موجودات در بعد کوانتمی (بعد روحی) به وقوع می پیوندد و سپس در سطح ماده ظهور می کند. و دیگر آنکه پروسه کمال روحی همیشه از جماد به گیاه و از گیاه به حیوان و از حیوان به بشر و از بشر به انسان است[4] . مسئله دیگری که در زیست شناسی بعد دوم بر آن تاکید شده است آن است که سیرکمال همیشه با کسب تجربه در محدوده از پیش تعریف شده برای جمادات، گیاهان و حیوانات صورت می گیرد و روندی که من آن را " آزمون – خطا- تصحیح خطا " نامیده ام سیرکمال را امکان پذیر می کند[5]. س
موتاسیون کوانتمی
س ۱- محیط زیست:
الف) موجودات قوی تر:
عمدتن انواع ماهی و چند گونه از پرندگان.س
ب) منبع تغذیه:
دریا (اقیانوس)س
س ۲- عوامل اصلی ایجاد موتاسیون:
الف) جلب منفعت:س
حرکت سریعتر برای دستیابی به طعمه با درصد خطای کمتر.س
ب) دفع ضرر:س
برای فرار هرچه سریعتر از خطر ناشی ازحیوانات شکارچی، مانند نهنگ ها و کوسه ها.س
پ) تنازع بقاء:س
هدف، دستیابی به موقعیتی استوار تر از وضعیت پیش برای تضمین حیات می باشد.س
س ۳- زمان و شرایط ایجاد موتاسیون:
بعد از مرگ حداقل دو یا چند ماهی شکارشونده (طعمه) و دو یا چند عدد پرنده شکارچی. از به هم پیوستن پتانسیل های حیوانی(ارواح حیوانی) این پرندگان و ماهی ها و ایجاد یک پتانسیل حیوانی پریمر(روح حیوانی پریمر) در سطحی بالاتر از پیش.
س ۴- دلیل ایجاد موتاسیون:
الف) نحوه شکار شدن ماهی های طعمه، تا حتی قبل از آنکه روح از بدن جدا شود در سیستم اطلاعاتی روح آن حیوان که بخش کوانتمی آن می باشد ذخیره می شود. برای مثال در بانک اطلاعاتی روح آن ماهی از داده های دریافتی از حادثه شکار شدن، چنین نتیجه گیری می شود که کند بودن در حرکت، باعث شکار شدن او شده است. پتانسیل حیوانی، روح و یا بخش کوانتمی این ماهی، بعد از جدا شدن از بدن فیزیکی خود، بواسطه کد اطلاعاتی ایجاد شده در آن، به گروهی از پتانسیل های حیوانی می پیوندد که دارای وضعیت مشابهی بوده اند و در صدد ایجاد نوعی از حیوان می باشند که آن نقطه ضعف(کندی در حرکت) را نداشته باشد. این مکانیزم را
"قانون ایجاد تعادل در سطح کوانتمی"
می نامیم که در واقع مایه اصلی روند سیرکمال است.س
گروه دومی که به پتانسیل پریمر حیوانی (موقتن) شناور در هوا(یا در آب) می پیوندد، ارواح آزاد شده پرندگان شکارچی می باشد که برحسب داده های ثبت شده در بانک اطلاعاتی خودشان، ارواح آزاد ماهی ها را بخود جلب می نمایند و یا به گروه آنها جذب می شوند تا اطلاعات بیشتری در مورد کدهای ثبت شده در بانک اطلاعاتی روح ماهی ها بدست آورند تا بتوانند مقوله شکار را بهتر به انجام برسانند(جلب منفعت).س
همانطور که می بینیم، دو مقوله جلب منفعت در گروه ارواح آزاد شده پرندگان شکارچی و دفع ضرر در گروه ارواح آزاد شده ماهی ها، آنها را در یک مجموعه به یکدیگر جذب می کند تا با کسب اطلاعات از یکدیگر، نوع مناسب تری از بقاء ایجاد شود. همه این پروسه در چهارچوب از قبل تعیین شده ای صورت می پذیرد که به انواع حیوانات اجازه می دهد تجربیات خود را در نوع دیگری از حیوان به معرض نمایش گذاشته و در این ظهور مادی جدید[6]، به تجربیات جدیدتری دست یابند. این امر در سکانس ها و سطوح مختلف حیوانی، همیشه صعودی می باشد تا کمال در مقطع حیوانی به انتها برسد. س
در مورد ماهی پرنده می توان گفت که تعداد ارواح آزاد ماهی درمجموعه حیوانی پریمر از تعداد ارواح آزاد پرندگان، به مراتب بیشتر بوده است، زیرا این حیوان بیش از آنکه پرنده باشد یک ماهی تلقی می شود. در جهت عکس، نوعی مرغ ماهی خوار وجود دارد که از فاصله نسبتن زیادی از سطح آب دریا، طعمه خود را دیده و تا عمق چندین متری در داخل آب شیرجه می زند و ماهی را شکار می کند. در این مورد، این نوع پرنده نیز دچار موتاسیون از نوعی که فوقن مورد بررسی قرار گرفت شده است . با این تفاوت که تعداد ارواح آزاد پرنده در مجموعه حیوانی پریمر، به مراتب بیش از ارواح آزاد ماهی ها بوده است . درست به همین دلیل است که مرغ ماهی خوار مورد بحث، هنگام شکار، همه اطلاعات لازم در مورد طعمه خود، یعنی ماهی مورد نظر را دارد و قادر است تا چندین متر در آب فرو رود و حتی چند متری را نیز شنا کند.س
س
ضمنن باید بیاد داشت که استفاده از کلمه موتاسیون در این مقاله، بدان دلیل است که زیست شناسان که به اصطلاحات زیست شناسی داروینیسم خو گرفته اند، بتوانند توضیحاتی که
در این مقاله، بطور کاملن خلاصه و روبنائی و قابل فهم برای عموم ارائه شده است را بهتر درک نمایند.س
برای مطالعه عمیق تر سیرکمال از جماد تا انسان، به بخش علوم تلفیقی پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان، مبحث دوم مراجعه نمایید.
با مطالعه عمیق علوم تلفیقی می توان به این حقیقت دست یافت که:س
با ارائه " زیست شناسی بعد دوم " که بخشی از علوم تلفیقی می باشد، مرز علم جابجا شده است و به مرور زمان، زیست شناسی داروینی به حاشیه خواهد رفت.س
سوالات دریافتی در مورد این مقاله
سوال در مورد مقاله "تولد زیست شناسی بعد دوم"س
به نظر می رسد نظر مندل در مورد "خصوصیاتی که گفته می شود هنگام انتقال از بین می روند، ولی کاملن از بین نرفته و می توانند در نسل های بعدی دوباره ظاهر شوند." چندان دقیق نیست و من توصیحات بیشتری در مورد آن نیافتم. آیا شما اطلاعات بیشتری در این مورد دارید و آیا اصولآ این گفته مندل را تآیید می نمایید؟
:جواب
ببینید، آنچه مندل گفت، تنها یک نظریه است که اطلاعات دیگری به ما نمی دهد. اما سالها بعد از آن، استاد الهی مسئله وراثت را حل کرد و انتقال خصوصیات ژنتیک را تا سه نسل و چهارده نفر از اجداد نوزاد اعلام نمود. این نقطه نظر استاد الهی را ما در قالب یک فرمول به شکل زیر ارائه و در اختیار عموم قرار دادیم. با این وصف، این مسئله که در جهان زیست شناسی یک معضل بزرگ بود، یک بار برای همیشه حل شد. س
تحقیق و پژوهش: فرامرز تابش
سند و توضیحات:س
[سند اول] سOlby, New Dictionary of Scientific Biography, Band 5, S. 104
[1] Gregor Johann Mendel(1822-1884)یک کشیش چک-اتریشی بود
[2] Franz Unger
[3] Phenotype
[4] به این موارد در مقالات بخش علوم تلفیقی بدقت پرداخته شده است.س
[5] حرکت جوهری و سه مقوله جلب منفعت، دفع ضرر و تنازع بقاء نیز در این پروسه دخیل می باشند و در مقالات بخش علوم تلفیقی بخوبی بدانها پرداخته شده است. س
[6] ایجاد هر موجود برای اولین بار را در مقاله ای به نام "زمان صفر" بخوبی تشریح نموده ایم. برای کسب اطلاعات بیشتر، به اصل مقاله در بخش علوم تلفیقی درسایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان و یا در کانال یوتیوب این پژوهشکده رجوع نمائید.س
س
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر