س(فایل صوتی مقاله در انتهای صفحه)س
غریزه و عقل
عقل ملکوتی
عقل را می توان بسادگی قدرت درک و سنجش موقعیتهای متفاوت و تصمیم گیری مناسب بر آن اساس تعریف نمود. در دانشگاه سیرکمال بر اساس آموزش های استاد الهی، عقلی که در تطابق با تعریفی که فوقن برای آن عنوان شد باشد، عقلی می باشد که ناشی از روح ملکوتیست. دلیلی که برای این منظور ارائه می شود آن است که روح ملکوتی، آنطور که مفصلن در سری مقالات شماره سی ام پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان توضیح داده خواهد شد، بواسطه یک پارتیکل استثنائی به نام «ذره الهی» با مبدا خلقت در ارتباط است و در هر مورد، اطلاعات لازم را از آن مبدا کسب می کند. از اینرو بر اثر پروسه پیچیده این ارتباط، خلاقیت، قدرت محاسبه، تفکر تحلیلی، طراحی و قدرتهایی مانند آن به ظهور می رسند. این عقل «عقل ملکوتی» نام دارد که می تواند در میان مراتب پنجگانه خلقت در زمین، از جماد تا انسان، تنها به انسان تعلق گیرد. در این ارتباط فعلن از بررسی عقل موجودات غیرقابل روئیت در زمین صرف نظر می شود.س
غریزه
همه آنچه که بدون تعقل ناشی از عقل ملکوتی، در راستای جلب منفعت و دفع ضرر برای ادامه حیات (بقاء) بوسیله حیوانات به انجام می رسد را می توان غریزه نامید. برای مثال زمان جفتگیری و یافتن جفتی مناسب برای این کار در زمانهای تعیین شده برای آن نوع حیوان. به مقوله غریزه حیوانی باید نوعی حس ششم را اضافه نمود که باعث می شود حیوانات، وقوع برخی حوادث مانند زلزله، سیل و یا حتی تغییر ساده فصل و بارش باران و برف و وزش طوفان را پیش بینی نمایند، افزود. این امر به پنج حس ظاهری حیوانات، در زمینه درک تغییرات جوی، قدرتی مافوق آنچه در امکان بیولوژیک یک انسان می باشد را می دهد. دلیل این امر که بخش بسیار کوچکی از قوانین اولیه خلقت را تشکیل می دهد در آن نهفته است که یک حیوان بتواند به فراخور احتیاجات خود در محیط زیست، ادامه حیات دهد. زیرا این گونه از موجودات، از ارتباط مستقیم با مبدا خلقت برخوردار نمی باشد.س
چند مثال:س
س -حیوانات عمومن از حس بویایی و شنوایی بسیار قوی برخوردار هستند .س
س -چشم عموم حیوانات در شب بخوبی می بیند. برخی از حیوانات قادر به مشاهده درون زمین تا عمیقی خاص می باشند.س
س -حیوانات عمومن در زمانی خاص و تحت شرایطی خاص آماده جفتگیری هستند. به عقیده من، احتمالن شهوت، عامل جفت گیری در حیوانات نیست و یا این امر در مواقعی خاص بطور محدود بروز می کند.س
س -نحوه استتار و لانه سازی هر نوع و تیره از یک حیوان، در بخش مشخص آب و هوایی، یکسان است. زیرا در این راستا، از یک الگوی مشخص پیروی می شود.س
از این نوع مثال ها می توان در کتابهای زیست شناسی حیوانی، بسیار یافت.س
با در نظر گرفتن آنچه فوقن توضیح داده شد، می توان چنین نتیجه گرفت که عقل حیوانی در واقع تصمیمات حیوانات برای جلب منفعت و دفع ضرر را ایجاد می کند که بر اساس روند ترکیب دو یا چند حس غریزی به انجام می رسد. این عقل، بطور از پیش تعیین شده ای در میدان محدود فکر این موجودات وجود دارد. این بدان مفهوم است که برای مثال، حس گرسنگی، حیوان را وادار به تلاش برای یافتن طعمه می کند و در این تلاش، حس قوی بویایی، شنوائی و بینایی و البته ساختار بدنی ویژه آن حیوان که می تواند دندان و فکی بسیار قوی باشد و یا یک زبان دراز و چسبنده و بسیار سریع، ابزاری مناسب برای شروع و اتمام کار می باشند. س
بدیهی است اگر مجموعه ای ازغرایز و عقل حیوانی به صورتی که فوقن تشریح شد وجود نمی داشت، یافتن طعمه و یا استتار برای دفع خطر، چنان مشکل می بود که ادامه حیات نسل حیوانات به خطر می افتاد. زیرا امکان دفع ضرر و جلب منفعت برای حیوانات از بین می رفت و بقای این موجودات دچار تزلزلی جدی و مخاطره آمیز می شد.س
: با این وصف می توان نتیجه گرفت که
عقل حیوانی، بطور از پیش تعیین شده ای، مسئول ایجاد برآیند ترکیب غرایز، در موقعیتهای متفاوت می باشد."س"
آخرین سکانس از آخرین سطح حیوانی
یک امر مهم که هر روح حیوان که به کمال خود دست یافته باشد، در انتهای راه، در آخرین سکانسی که پیش از جدا شدن از بستر مادی خود و یا کمی بعد از آن درک می کند، آنست که در این وضعیت و موقعیت جدید، قدرت آنرا دارد تا بدون کمکهای طبیعی یا غرایز، از انواعی که مورد بررسی قرار گرفتند، قادر به ادامه حیات می باشد. این امر در اولین قدم به شکل یک حس رقیق و ابتدائی در درون همه ارواح حیوانی کمال یافته وجود دارد . در واقع یکی از اثرات مهم سیرکمال در مرحله حیوانی، ایجاد همین حس می باشد. اما با تجمع تعداد پرشماری از این ارواح گوناگون حیوانی در مجموعه ای که آن را روح بشری پریمر نامیدیم، این حس به عنوان یک قانون درمی آید و این ابر خلقتی جدید، خود را بی نیاز از غرایز خالص حیوانی می بیند و ضمنن درمی یابد که برای بقای خود، نیاز به یک امکان متفاوت، در ماورای حیطه عمل غرایز دارد. این امکان را روح ملکوتی در اختیار این مجموعه یا روح بشری پریمر قرار می دهد. س
عقل بشری
همانطور که در مقالات بخش علوم تلفیقی پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان مورد بررسی قرار گرفت، بشر موجودی است که مرحله حیوانی را طی نموده است، اما در بعد کوانتمی خود، فاقد روح ملکوتی می باشد. اِشکالی که در این حال پیش می آید آنست که از یک طرف روح، غرایز ابزاری ویژه حیوانی را از دست داده است و از طرف دیگر از آنجا که روح ملکوتی به سیستم نپیوسته است، از اِفکت عقل ملکوتی که قرار بوده است جای این غرایز را بگیرد، محروم است. از اینرو در آثار استاد الهی، چنین مخلوقی، بشر و یا «تن خاک - روح خاک» نامیده شده است که دارای عواطف و مشخصه های انسانی نمی باشد.س
باید توجه داشت که عقل بشری که وظیفه پُروسس نمودن باقیمانده احساسات حیوانی را برعهده دارد، در بعد کوانتمی، وجود دارد، اما تا زمانی که عقل ناشی از روح ملکوتی به مجموعه نپیوندد، قادر به ظهور جدی نمی باشد. درست مانند آبی که در پشت یک سد قرار گرفته اما جریان ندارد. در مورد روح ملکوتی، وضع متفاوت است. زیرا این روح، قادر به تفکر می باشد، اما تا زمانی که به نیمه تکمیل کننده خود یعنی روح بشری دست نیافته، مانند همان آب راکد است که در طرف دیگر سد قرار دارد. در نتیجه، بشر بدون روح ملکوتی حالت یک عقب مانده ذهنی را دارد، زیرا از داشتن هر دو ابزار عقل ملکوتی و غریزه هدایت کننده، بی نصیب است. روح ملکوتی بدون روح بشری، دارای یک نوع ساده لوحی خاص می باشد.س
باید بیاد داشت که روح بشری به تنهایی می تواند ظهور مادی یابد، ولی این امکان برای روح ملکوتی به تنهایی وجود ندارد. و دیگر آنکه در اینجا منظور، یک روح ملکوتی که هنوز یک زندگی زمینی را تجربه نکرده است، می باشد.س
در مقاله های آتی طی بررسی روح ملکوتی و خودیت واقعی، به این مسائل با دیدی عمیق تر خواهیم پرداخت.س
شناسنامه این مقاله
منابع آثار استاد نورعلی الهی
و همچنین کتاب «زیست شناسی بعد دوم» نویسنده : فرامرز تابش
.....................................................................................................................................
کد مقاله در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان: س
OstadElahi_FaramarzTabesh_Zvdci , urg_ n, uhlg fvhd jkhcz frhM
مقاله بصورت صوتی برای نابینایان